مهربان
اطل نمی شود اثرِ سحرِ چشم هات ..... جـادوی جـاودانی گـرمای دسـت هات / با خود به اوج می برد الفاظِ شعر را ..... امـواجِ ابـر و بـادِ رهـا بینِ زلـف هات / یک اسـتـکان سـتاره ی دنباله دارِ داغ ..... در کهکشانِ قهوه ای پشتِ پلک هات / در عـمقِ غـمزه ها و اشارات و برق ها ..... دارند صد قصیده ی رندانه چشم هات / در جستجوی قـافیه هـستی ولی مـدام ..... گم می شوند قافیه ها بین اشک هات!
نوشته شده در شنبه 91/1/26ساعت
9:3 عصر توسط نظرات ( ) | |
قالب ساز وبلاگ پیچک دات نت |